۱۴. سنگینی بودجههای خرید رسانه و عدم اعتقاد به اهمیت استراتژی ارتباطی و خلاقیت در محتوا.
۷. عدم شناخت از تحقیقات بازاریابی و تصمیمگیری دادهمحور در کسبوکار و نبود اعتقاد به آن. تخصیص زمان و بودجۀ ناکافی و غیرمستمر در تحقیقات بازاریابی.
۸. نبود خدمات بالغ، باکیفیت و قابل اتکا در تحقیقات بازاریابی و عدم وجود یا دسترسی به دادههای آماری دولتی و مالی.
۴. نبود تفکیک بین ویزیتوری، بازاریابی و مارکتینگ و عدم تعریف استاندارد و یکپارچه از اسامی برای همۀ افراد در سطوح مختلف.
۱۳. سایۀ سنگین تحریم روی بهرهبرداری از ظرفیتهای روزافزون دیجیتال مارکتینگ و رسانههای آنلاین.
برای مشاهده کامل ویدیوهای این مصاحبه به لینک مراجعه کنید.
۱۵. عدم ارائۀ اطلاعات مالی دقیق و شفاف درمورد قیمت تمامشده، جزئیات فروش و… برای تحلیل مالی محصولات و کانالهای فروش.
۵. ضعف محتوای آموزشی در تحصیلات دانشگاهها و دورههای آزاد و نبود آموزش اختصاصی مارکتینگ به تفکیک سکتورهای صنعتی = ضعف نیروی انسانی کارآمد.
منبع: http://mbanews.ir/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C/3420-Marketing-and-advertising-in-Roshd-food-industry-group.html
۱۱. کمبود رقابت واقعی بهویژه با برندهای بینالمللی.
۱۲. توجهنداشتن به خصوصیات و شناخت نسلهای جدید در سیاستگذاری برند، ارتباطات و سبد محصولات.
۱۰. تمرکز بیش از حد روی بازار تهران و شهرهای بزرگ و فراموشی ظرفیتهای سراسری.
۳. تقلیل مارکتینگ به تبلیغات.
۲. تداخل فرایندی و تضاد منافع بین مارکتینگ و فروش.
1. شفافنبودن جایگاه واحد مارکتینگ و رابطۀ آن با سایر واحدها بهخصوص در صنایع قدیمی و شرکتهای سنتی.
۹. سایۀ سنگین انحصار و تنظیم مقررات بر بازار رسانه.
در گفتگویی با مهدی حاجی بیگی مدیرعامل برنتین و مدیربازاریابی گروه صنایع غذایی رشد به بررسی فعالیتهای اخیر مارکتینگی و تبلیغاتی گروه صنایع غذایی رشد پرداختهایم. در این ویدیو بخشی از این گفتگو را مشاهده میکنید. در ادامه این گفتگو حاجی بیگی به چالشهای مارکتینگ ایران پرداخت. حاجی بیگی معتقد است چالشهای مارکتینگ ایران عبارتنداز:
۶. برخورد سلیقهای با مفاهیم مارکتینگ از لایۀ مالکیت؛ برای مثال در طراحی بستهبندی، جزئیات محصول، محتوای تبلیغاتی، قیمتگذاری و… .