کاتلر میگوید لزوماً تمام افرادی که طرفدار برند شما میشوند، خریدار نبودهاند.
یک سوال_
اما در مورد افرادی که نسخۀ دمو را امتحان میکنند، میتوان با بازاریابی تلفنی آنها را به خرید، بیشتر ترغیب کرد.
- تحقیق و ارزیابی (Ask)
فکر میکنم با این مثال کاملاً با مسیر خرید مشتری و مدل بازاریابی 5a آشنا شده باشید. (راحت بود، نه؟)
یک شرکت سازندۀ نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) را در نظر بگیرید. این شرکت تصمیم گرفته برای بهبود فرآیند فروش خود یک قیف بازاریابی طراحی کند. شما برای طراحی این قیف باید مراحل زیر را پشت سر بگذارید:
- ایجاد آگاهی (Awareness)
روشهای ایجاد آگاهی تا حد زیادی به ماهیت کسبوکار شما بستگی دارند. مثلاً اگر عموم مردم مشتری شما هستند تبلیغات تلویزیونی میتواند یکی از بهترین راهها باشد، ولی برای یک محصول خاص مثل CRM که مشتریان آن کسبوکارها (متوسط و بزرگ) هستند، اصلاً روش مناسبی نیست.

دنبال یه کار پر درآمد از اینترنتی؟
مثلاً در این شرکت متوجه میشویم بیشتر مشتریان ما از طریق تبلیغات گوگل و پیشنهاد مشتریان قبلی با ما آشنا شدند. پس بهتر است بودجه این بخش را افزایش دهیم یا مثلاً تبلیغات گستردهتری در گوگل داشته باشیم، امکانات ویژهای به مشتریان ترویج کننده اختصاص دهیم و ….
دقت کنید که فاکتور WOW برای هر برند یا کسبوکاری میتواند متفاوت باشد. مثلاً برای برندی ویدئوی تبلیغاتی و برای دیگری ایبوک رایگان داخل سایت، باعث برانگیخته شدن حس کنجکاوی مخاطب میشوند.
مرحلۀ سوم: تحقیق کردن
در این مدل به جای یک مسیر خطی با محوریت نقطه خرید، سفر مشتری مثل یک لوپ ترسیم میشود. در این مدل حفظ مشتریان واقعی در لوپ مهمتر از هل دادن دائمی آنها به سمت نقطه خرید است. در ضمن دیگر خبری از مراحل کلاسیک قیف فروش نیست.
حواستان به قیف بازاریابی باشد!
به همین دلیل هم بود که کارشناسان مختلف بازاریابی تغییراتی را در مدل کلاسیک قیف بازاریابی ایجاد کردند تا مسیر خرید مشتری را، به شکل بهتری پوشش دهد. حاصل این تغییرات مدلهای مختلفی است که دیگر از شکل قیف خارج شده و به شکلهای دیگری مثل پاپیون یا شیپور درآمدهاند.
ما هم برای اینکه مشتریان علاقمند به CRM را به نقطۀ خرید نزدیکتر کنیم، میتوانیم نظر مشتریان قدیمی را به بهانههای مختلف در جلوی چشم آنها قرار دهیم یا لینک دانلود نسخۀ دمو را برایشان بفرستیم.
در حالت کلی قیف فروش 4 مرحله دارد:
حتما بخوانید: گوگل آنالیتیکس چیست؛ راهنمای کامل استفاده از آنالیتیکس برای افراد مبتدی
مرحلۀ اول: آگاهی
با اندازهگیری کل این افراد میتوانیم متوجه شویم، تقریباً چند نفر در هر دوره زمانی وارد مرحله آگاهی میشوند.
- جذب (Appeal)
پس سرنخهای این مرحله را به دو قسمت تفکیک میکنیم:
- افرادی که با هدف استفاده از محتواهای آموزشی وارد وبسایت میشوند یا در رویدادها شرکت میکنند.
- به افرادی که نسخۀ دمو را امتحان میکنند.
ساده است؛ با ترسیم یک قیف فروش (یا قیف بازاریابی)، میتوانیم نگاه جامع و یکپارچهای به مسیر خرید مشتری داشته باشیم و مرحله به مرحله ارتباط خود را با مشتری جلوتر ببریم، تا در نهایت یک مشتری وفادار داشته باشیم.
راستی اندازهگیری افراد حاضر در این مرحله هم ساده است. فقط کافیست که ببینید چند نفر از شما خرید کردهاند.
مدل های مختلف قیف بازاریابی در گذر زمان
این کار باعث میشود در هر مرحله از مسیر خرید مشتری، ریزش کمتری اتفاق بیافتد و تعداد بیشتری به مشتریان وفادار شما تبدیل شوند. راستی اگر دوست داشتید بیشتر با دنیای شگفتانگیز بازاریابی آشنا شوید، میتوانید به صفحه آموزشهای رایگان اصول بازاریابی در آکادمی ما سر بزنید.
نکتۀ مهم_
هرچه اقدام عملی مخاطب در این مرحله همراه با ارائه اطلاعات بیشتر باشد، مدیریت و جذب آنها آسانتر خواهد بود.
این مرحله، دروازۀ ورود به مسیر خرید مشتری است. مشتریان بالقوه (Prospects)، در این مرحله نسبت به وجود محصول یا برند شما آگاه شدهاند. آگاه شدن میتواند در اثر جستجوی افراد برای حل یک مشکل، نیاز، اشتیاق برای انجام کاری یا خرید چیزی یا حتی بدون دلیل خاصی اتفاق بیافتد.
حالا اگر مشتریان یک قدم دیگر جلو بیاید و به دریافت اطلاعات بیشتر درباره محصول شما علاقه نشان دهند، وارد مرحله علاقمندی شدهاند.
فرد غریبه با برند (Strangers) به کسی گفته میشود که هنوز شناخت و آگاهی از ما و محصولاتمان ندارد. این فردِ فرضی بالاخره یک مسیری را طی میکند تا با ما آشنا شود، به ما علاقهمند شود، از ما خرید کند و در نهایت – در بهترین حالت – عاشق برند ما شود.
همانطور که قبلاً هم گفتیم، مسیر خرید کردن در هر کدام از این 3 مورد باید ساده و روشن باشد، تا خدایی نکرده مشتریان از خرید پشیمان نشوند! مثلاً قیمت محصولات در سایت باید بهروز باشد، درگاه پرداخت مشکلی نداشته باشد، فرآیند خرید و تسویه حساب راحت باشد و … .
- پس از خرید
البته حالت ایدهآل (ولی غیر ممکن!) یک کسبوکار این است که هیچیک از افراد حاضر در این مسیر را از دست ندهیم و به جای قیف فروش، استوانه فروش داشته باشیم. هر چند این کار ممکن نیست، ولی با شناخت علل ریزش و اندازهگیری مرحله به مرحلۀ شاخصها، میتوان آن را کاهش داد.
این افراد معمولاً دو دسته هستند:
- سرنخهای نزدیک به فروش: مشتریانی که اطلاعات شخصی و تماس خود را در اختیار برند میگذارند. مثل ثبتنام کنندگان در سایت، متقاضیان مشاوره، تستکنندگان محصول، مشترکین خبرنامه ایمیلی.
- سرنخهای علاقهمند: مشتریانی که تنها علاقۀ خود را برای دریافت اطلاعات بیشتر نشان دادهاند. مثل فالوررهای پیج، مشترکان دریافت اعلان از سایت یا حتی دانلودکنندگان یک فایل از سایت.
برخی از کارشناسان و فعالان بازاریابی معتقدند در دنیای امروز دیگر مدل قیف خطی کاربرد ندارد، چون فرآیند خرید مدرن دیگر خطی نیست. رقابتها شدیدتر شده، پلتفرمهای فروش بسیار متنوع شدهاند و به واسطه سرعت بالای گردش اطلاعات، مشتریان به خوبی میدانند به دنبال چه هستند.
به این مشتریان اصلاحاً سرنخ یا Lead گفته میشود. تعداد Lead ها در این مرحله نشان میدهد که چه تعداد از افراد آگاه، به مرحله دوم (یعنی جذب) وارد شدهاند.
شاید بپرسید پس چطور مشتری مدافع داشته باشیم؟ باید بگویم هیچ کس بدون دلیل از شما حمایت نمیکند! برای داشتن مشتریان سینه چاک باید با آنها صادق باشید و خودتان به آنها اثبات کنید.
اما خب رفتهرفته معلوم شد که مدل AIDA خیلی هم در همه زمینهها جواب نمیدهد! شاید بپرسید که ایراد مدل آیدا چه بود؟
برای مثال، مرحله وفاداری و مدافع برند بودن در مدل خطی بعد از خرید قرار دارد. اما در عمل میبینیم که افراد زیادی هستند که عاشق برندها هستند و تا حالا هیچ محصولی از آن نخریدهاند و چه بسا امکان دارد تا آخر عمرشان رابطۀ آنها با این برند در حد دنبال کردن اخبار محصولات جدید و کل کل با طرفداران برند رقیب باقی بماند. در واقع آنها وفادار و مدافع باورها و ارزشهای آن برند شدهاند.
مثلاً خود تا بهحال از برند بنز ماشین نخریدهام؛ اما خب یکی از طرفداران این برند جذاب هستم!
همین رشد فضای آنلاین باعث شده تا شما بیش از هر زمان دیگری نیاز به نگهداری مشتریها و تبدیل کردن آنها به طرفداران برندتان داشته باشید. بنابراین مدل 5a یک مرحله به قیف اضافه میکند و آن طرفداری از برند است:
- آگاهی (Awareness)
- جذب (Appeal)
- تحقیق(ask)
- عمل (Act)
- طرفداری (Advocate)
این همان مدلی است که ما در دوره آموزش فروش اینترنتی درباره آن صحبت کردیم و استفاده عملی از آن را با مثالهای ایرانی آموزش دادیم.
قیف فروش به زبان ساده مسیری است که یعنی یک فرد غریبه با برند طی میکند تا به مشتری طرفدار تبدیل شود.
اگر نظر، سوال و پیشنهادی دارید خیلی از خواندن آن خوشحال میشویم.
لطفاً یک بار دیگر برگردید، تعریف بالا را بخوانید و به کلمات فرد غریبه، مشتری طرفدار دقت کنید.
در چنین حالتی اگر قیف را ادامه دهیم، به شکلی مثل پاپیون میرسیم.
نقدهای زیادی بر قیف فروش خطی وارد است. بعضی از این نقدها میگویند باید آن را اصلاح کرد و بعضی آن را از اساس رد میکنند.
حتما بخوانید: شبکه های اجتماعی چگونه بر سئو سایت تاثیر میگذارند؟
یکی از مدلهای پیشنهادی جایگزین، مدل سفر مشتری Mckinsey است. (The Consumer Decision Journey)
در کل، تاکید قیف بازاریابی پاپیونی شکل، روی حفظ رابطه با مشتریان و نگهداری آنها است.
چطور این شناخت اتفاق میافتد؟
بعد از انجام اینکارها تنها میتوانیم کمی عقب بنشنیم و به مشتریان اجازه دهیم تصمیم خود را عملی کنند.
- خرید (Act)
حالا اگر خسته نشدهاید یک مدل جایگزین دیگر را نیز خیلی کوتاه بررسی کنیم و بعد شما را به خدای بزرگ بسپاریم.
مدل مکنزی: نگاهی رابطه محور به مسیر خرید مشتری
منبع: https://www.novin.com/blog/what-is-sales-funnel-and-5a-model/
پس ما دو نوع مشتری داریم:
- مشتریان تمدید کننده اشتراک (تکرار خرید یا وفادار)
- مشتریان ترویجکننده
در این مرحله، مشتریانی که علاقه نشان دادهاند، برای دانلود یک فایل، تهیه یک ایبوک رایگان یا هر عمل دیگری که نیاز باشد، در سایت ثبت نام کرده و ایمیل یا شماره تلفنشان را در اختیار شما قرار میدهند.
مدل 5A، در مقایسه با مدل سنتی AIDA، به مسیر خرید مشتری مدرن امروزی نزدیکتر است. رفتار خرید مشتریهای امروزی تغییر کرده است. آنها شبکههای اجتماعی را چک میکنند، از حرف افراد مورد علاقهشان تاثیر میگیرند، خرید اینترنتی را دوست دارند و حتی هم ممکن است تجربه خریدشان را آنلاین به اشتراک بگذارند.
حتما بخوانید: بازاریابی سبز چیست و چگونه در آن موفق شویم؟
طراحی قیف فروش فقط نقطۀ شروعی برای کاربرد دائمی آن در تصمیمگیریهای بعدی در جهت افزایش فروش است.
مراحل قیف فروش
در این مرحله مشتری به دنبال اطلاعات بیشتری است تا درباره خرید محصول یا خدمات شما تصمیمگیری کند. او ممکن است از دوستان و خانوادهاش درباره شما سوال کند، نظرات مشتریان قبلی را ببیند، نقد و بررسیهای نوشته شده در گوگل و شبکههای اجتماعی را بخواند و … .
منظور از نقطۀ فروش، راههای خرید است. امکان دارد یک کسبوکار دهها روش فروش داشته باشد، پس طبیعتاً چندین نقطه فروش دارد. در این شرکت خرید CRM به 3 روش امکانپذیر است:
- خرید اینترنتی
- خرید تلفنی
- خرید از طریق نمایندگیهای فروش
تو دوره فرصتهای اینترنتی بهترین راه رو بهت نشون میدیم!
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
شروع میکنم
تعداد افراد علاقمند را میتوان با استفاده از شاخصهای زیر اندازهگیری کرد:
- تعداد ثبتنام کنندگان در سایت برای دریافت محتوای آموزشی
- تعداد عضویت در خبرنامۀ ایمیلی
- تعداد Reach پستها
مدیر این شرکت میگوید: «درآمد ما از فروش اشتراک (ماهانه، سالانه) است. انتظار داریم مشتریان اشتراک خود را تمدید کنند و مهمتر این که میخواهیم آن را به بقیه معرفی کنند.»
همانطور که پیداست، سرنخهای نزدیک به فروش، راحتتر به مشتری تبدیل میشوند.
آموزش طراحی قیف فروش با یک مثال (بر اساس مدل 5a)
خب، ما در این مقاله قرار است درباره این قیف فروش و مدلهای کلاسیک و جدید مسیر مشتری با شما صحبت کنیم؛ پس اگر افزایش فروش برایتان دغدغه است، در این مقاله همراه ما باشید.
قیف فروش (قیف بازاریابی) چیست؟
برای همین، ما در این مقاله با نگاهی به کتاب «بازاریابی هزاره چهارم – فیلیپ کاتلر» به کالبدشکافی و بررسی مرحله به مرحلۀ این مدل میپردازیم.
این یعنی رابطۀ شما با مشتری، در پایان یک قیف مخطروطی شکل، متوقف نخواهد شد؛ برعکس، شما باید این قیف را ادامه دهید و بعد از اینکه مشتری خرید کرد، روی نگهداری آن تمرکز کنید (customer retention). 4 مرحله اصلی را که در اول مقاله توضیح دادیم و اما این مرحله اضافی
مرحلۀ پنجم: طرفداری کردن (Advocate)
قطعاً افرادی که نسخه دمو را امتحان کردند نسبت به افرادی که فقط قصد استفاده از مطالب آموزشی وبلاگ را دارند، سرنخهای باکیفیتتری هستند (چون به خرید نزدیکترند).
توجه کنید:
ببینید، در قیف فروش آیدا، کار شما با مشتری، به محض اینکه خرید کرد، تمام میشود. در صورتی که این حالت خیلی درست نیست. در این مسیر مهم است شما که تعاملتان را با مشتری ادامه دهید و او را به یک مشتری وفادار تبدیل کنید. در واقع، این استراتژی است که منجر به رشد کسبوکار شما میشود.
در عمل، تعیین و تنظیم شاخصها در هر مرحله، چگونگی رصد افراد و مشتریان و در نهایت استفاده از این دادهها برای هدفگذاری و تصمیمگیری است که قیف فروش را کاربردی میکند.
اگر اطلاعات کاملی از مخاطب به دست آوریم درک این که به دنبال چیست، چه چیزهایی باعث رضایتش میشود، مشوقهای خرید برای او چیست و … کمک بزرگی در انتقال به مرحله خرید میکند.
مدل آیدا، اولین قیف فروشی بود که مسیر خرید مشتری را در 4 مرحله نشان میداد و به بازاریابان کمک میکرد تا با کمک آن، در هر مرحله از مسیر، آمادگی برخورد و تاثیرگذاشتن روی مخاطب را داشته باشند.
مدل 5a
یکی از این مدلها که از نظر خیلی کارشناسان کاملترین و ایدهآلترین شکل قیف است، مدل 5a است.
حالا دیگر مشتری با اطلاعاتی که درباره شما بهدست آورده، برای انجام خرید متقاعد شده است. در اینجا بهتر است فرآیند خرید را تا جای ممکن برای مشتری ساده کنید.
حالا همه چیز روشن است. شما باید ببینید که در کدام یک از نقاط تماس، نرخ تبدیل بهتری اتفاق افتاده و در چه جاهایی مشکل ارتباط با مشتری داشتهاید. همچنین میتوانید قیف فروش خود را بهینه کنید و با یک استراتژی محتوای خوب، در هر محله، مخاطبان را به سمت خرید و ترویج برندتان هدایت کنید.
در اینجا کارشناسان از رو کردن ورق آسی به نام WOW factor صحبت میکنند. منظور از WOW factor ویژگیهایی از محصولتان است که باعث ایجاد حس تحسین در مخاطب یا هیجانزده شدن او میشوند.
خیلی ساده است؛ لزوماً تمام افرادی که با برند شما آشما میشوند، به یک مشتری وفادار تبدیل نخواهند شد. این یعنی هر چه در قیف فروش جلوتر برویم، ریزش تعدادی از افراد طبیعی است و دایره مخاطبان شما کوچکتر میشود. مثلاً همۀ افرادی که بیلبوردها را در خیابان میبینند یا همۀ افرادی که وارد سایت میشوند تبدیل به مشتری نخواهند شد و همۀ مشتریان هم به مشتری وفادار تبدیل نمیشوند.
در صورت امکان برای هر مورد شاخص اندازهگیری تعیین کرده و آنها را فهرست میکنیم. (پیشنهاد میکنم برای درک بهتر شاخصهای کلیدی عملکرد مقالۀ KPI چیست؟ را بخوانید.)
- میزان ورودی وبسایت (مستقیم، غیر مستقیم، موتورهای جستجو)
- تعداد کاتالوگ، بروشور یا کارت ویزیت پخش شده
- تعداد افراد شرکتکننده در رویدادها
- تعداد شرکتهای مراجعه شده برای بازاریابی
در مرحلۀ قبل افراد زیادی را از وجود خود آگاه کردیم. بعضی از این افراد در همان ابتدا برای استفاده از نرم افزار CRM راغب شده و نسخۀ دمو را درخواست کردند، بعضی دیگر نیز فعلاً قصد استفاده محتوای آموزشی وبلاگ ما دارند.
برای ایجاد آگاهی باید توجه کنید که مشتریان شما کجا هستند؟ چه سایتهایی را دنبال میکنند؟ از چه کسانی پیشنهاد میگیرند؟ این شناخت به شما کمک میکند روشهای تبلیغاتی خود را بهینهتر کنید.
021-58438داخلی 1