بروزرسانی: 22 آبان 1404
دنیای کسی که می خواست یک سلبریتی باشد

ام بی ای نیوز:
برای تمام روح های سرگردان
مارلون براندو در خاطراتش نوشته بود که اگر بازیگر نمی شد (اگر بازیگری ناجی اش نمی شد)، معلوم نبود چه سرنوشتی پیدا می کرد و حتما در طول زندگی اش دیوانه می شد یا به کسی آسیب می رساند.سال ۱۹۶۰ بوینوس آیرس، شاهد تولد ستاره ی فوتبالش مارادونا بود. او در سه سالگی اولین توپ فوتبالش را هدیه گرفت و رویایش آغاز شد. در سن خیلی کم وارد تیم ملی فوتبال آرژانتین شد و خیلی زود دنیا مارادونا را شناخت. پوسترهای تمام قدش روی دیوار اتاق های جوان ها و حتی بزرگ ترهایی که این نابغه را دوست داشتند، نقش بست.\xa0
برای خیلی ها آن قدر دوست داشتنی بود که بتوانند ماجرای دست خدا را فراموش کنند و به جایش نبوغ او را در پاس های دقیق، بازی سازی و شوت های پرقدرت به یاد بیاورند. هر چه بود او ناجی آرژانتین بود.\xa0
اما فوتبال تنها چیزی نبود که مارادونا را به مردم می شناساند؛ مواد مخدر و حاشیه سازی هایش عامل مهم دیگری بود که نامش را بر سر زبان ها می انداخت. بعد از فراز و نشیب های زیاد، از بازی در فوتبال کناره گیری کرد، اما دردسرهایش تمامی نداشت و نتوانست سمت مربی گری را هم ادامه دهد.\xa0
حالا او به شغل حاشیه سازی مشغول است؛ شغلی که شاید حتی از فوتبال هم بیش تر مورد علاقه اش بوده است. حاشیه های مارادونا یادمان می اندازد که انسان، چیزی جز آن ورزشکاری است که در زمین فوتبال عرق می ریزد، می دود و افتخارآفرینی می کند یا گاه سرافکنده می شود. مارادونا به خاطرمان می آورد که شخصیت ها رنگی اند و ماهیت پیچیده ی انسان را مقابل چشمان مان می گذارد. آن ها همیشه قرار نیست قدیس باشند و می توانند زیاد اشتباه کنند و به اشتباه هایشان پشت نکنند، چرا که از لغزش هایشان جان می گیرند و بر سر زبان ها می افتند.\xa0
سورنتینو هم در سال ۲۰۱۵ در فیلمش تصویر مارادونای متکبری را به نمایش گذاشت که اضافه وزن عجیبی داشت؛ مردی که در فیلم هم می خواست جلوی چشم باشد.\xa0
mbanews.ir- نازنین کی نژاد
منبع: http://mbanews.ir/%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA/600-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%84%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF.html
مارادونا و سینما
مارادونا هم مثل خیلی از سلبریتی های دیگر سوژه ی فیلم قرار گرفته است. امیر کوستوریکا مستندی از او ساخت که در سال ۲۰۰۸ در جشنواره ی کن به نمایش درآمد.\xa0
جام جهانی روسیه
امسال چشم های تماشاچیان با دیدن مارادونا در ورزشگاه های روسیه برق زد، آن ها بار دیگر اسطوره شان را سالم و سر پا و البته چاق تر از همیشه می دیدند. مارادونا این بار سفیر فیفا بود؛ سِمتی که بعدا فیفا بابت اعطایش به مارادونا از آن ابراز پشیمانی کرد.\xa0
کشیدن سیگار برگ، آن هم در جایگاه سفیر فیفا گناهی بخشودنی نبود، ولی مارادونا می دانست چه چیزی در انتظارش است و می خواست دیده شود.\xa0
خوابیدن در سکوی ویژه، فریاد زدن و فحاشی، اظهارات نژادپرستانه و خیلی کارهای خلاف عرف دیگر، تمام آن چیزی بود که مارادونا برای انجامش به روسیه آمده بود. او می خواست به هر قیمتی در صدر اخبار قرار بگیرد، حتی حالا که دیگر پا به توپ نبود.\xa0
واقعیت این است که مارادونا دینش را به تیم فوتبالش ادا کرده است، دست خدا گل رهایی بخش را زده است و او دیگر نیازی نمی بیند (و هیچ وقت نمی دید) که به قوانین دنیا پایبند باشد، تنها هدف این است که مردم او را بشناسند و حالا که می شناسند پس باید چیزهای بیش تری از او بدانند. او می داند که هنوز پوسترهای روی دیوارها سر جای خودشان هستند و خیلی ها می فهمند که او نمی خواهد یک فوتبالیست قهرمان و باخالاق باشد، او می خواهد نماینده ی کسانی باشد که شجاعت را در یاغی گری شناخته اند؛ او یاغی است و روحش در هیچ سکوی فوتبالی آرام نمی گیرد.\xa0
نویسنده: تیم تحریریه روحانی نژاد